الأردن تدين حرق قوات الاحتلال الإسرائيلي مستشفى كمال عدوان    رئيس الشورى اليمني: نثمن الدعم السعودي المستمر لليمن    مكي آل سالم يشعل ليل مكة بأمسية أدبية استثنائية    جازان تتوج بطلات المملكة في اختراق الضاحية ضمن فعاليات الشتاء    مدرب ليفربول لا يهتم بالتوقعات العالية لفريقه في الدوري الإنجليزي    الرويلي يرأس اجتماع اللجنة العسكرية السعودية التركية المشتركة    البرلمان العربي يدين حرق كيان الاحتلال لمستشفى بقطاع غزة    رئيس هيئة الأركان العامة يلتقي وزير دفاع تركيا    لخدمة أكثر من (28) مليون هوية رقمية.. منصة «أبشر» حلول رقمية تسابق الزمن    رينارد: مباراة العراق حاسمة ومهمة للتقدم في البطولة    وزير المالية اليمني ل«عكاظ» الدعم السعودي يعزز الاستقرار المالي لبلادنا    التركي فاتح تريم يصل إلى الدوحة لبدء مهامه مع الشباب    "جلوب سوكر" .. رونالدو يحصد جائزة "الهداف التاريخي"    البيت الأبيض: المؤشرات تؤكد أن الطائرة الأذربيجانية سقطت بصاروخ روسي    القبض على أطراف مشاجرة جماعية في تبوك    مدرب قطر يفسر توديع كأس الخليج    «سلمان للإغاثة» يوزع 526 حقيبة إيوائية في أفغانستان    ضبط 3 مواطنين في نجران لترويجهم (53) كجم "حشيش"    وزير «الشؤون الإسلامية»: المملكة تواصل نشر قيم الإسلام السمحة    خطيب الحرم: التعصب مرض كريه يزدري المخالف    مدرب اليمن يستهدف فوز أول على البحرين    الذهب يستقر وسط التوترات الجيوسياسية ويتجه لتحقيق مكاسب أسبوعية    دار الملاحظة الأجتماعية بجازان تشارك في مبادرة "التنشئة التربويه بين الواقع والمأمول "    الفرصة لا تزال مهيأة لهطول الأمطار على معظم مناطق المملكة    مآل قيمة معارف الإخباريين والقُصّاص    الصندوق السعودي للتنمية يموّل مستشفى الملك سلمان التخصصي في زامبيا    مهرجان الرياض للمسرح يبدع ويختتم دورته الثانية ويعلن أسماء الفائزين    إحالة 5 ممارسين صحيين إلى الجهات المختصة    سورية الجديدة.. من الفوضى إلى الدولة    أميّة الذكاء الاصطناعي.. تحدٍّ صامت يهدد مجتمعاتنا    99.77 % مستوى الثقة في الخدمات الأمنية بوزارة الداخلية    عبقرية النص.. «المولد» أنموذجاً    مطاعن جدع يقرأ صورة البدر الشعرية بأحدث الألوان    اجتثاث الفساد بسيف «النزاهة»    خادم الحرمين يهنئ رئيس المجلس الرئاسي الليبي بذكرى استقلال بلاده    نائب أمير مكة يفتتح ملتقى مآثر الشيخ بن حميد    «كليتك».. كيف تحميها؟    3 أطعمة تسبب التسمم عند حفظها في الثلاجة    فِي مَعْنى السُّؤَالِ    ليندا الفيصل.. إبداع فني متعدد المجالات    122 ألف مستفيد مولهم «التنمية الاجتماعي» في 2024    دراسة تتوصل إلى سبب المشي أثناء النوم    ثروة حيوانية    تحذير من أدوية إنقاص الوزن    رفاهية الاختيار    5 مشاريع مياه تدخل حيز التشغيل لخدمة صبيا و44 قرية تابعة لها    ضرورة إصدار تصاريح لوسيطات الزواج    حرس الحدود بجازان يدشن حملة ومعرض السلامة البحرية    اختتام دورات جمعية الإعاقة السمعية في جازان لهذا العام بالمكياج    وزير الدفاع وقائد الجيش اللبناني يستعرضان «الثنائية» في المجال العسكري    وزير الخارجية يصل الكويت للمشاركة في الاجتماع الاستثنائي ال (46) للمجلس الوزاري لمجلس التعاون    بلادنا تودع ابنها البار الشيخ عبدالله العلي النعيم    حلاوةُ ولاةِ الأمر    46.5% نموا بصادرات المعادن السعودية    ما هكذا تورد الإبل يا سعد    التخييم في العلا يستقطب الزوار والأهالي    منتجع شرعان.. أيقونة سياحية في قلب العلا تحت إشراف ولي العهد    نائب أمير منطقة مكة يطلع على الأعمال والمشاريع التطويرية    







شكرا على الإبلاغ!
سيتم حجب هذه الصورة تلقائيا عندما يتم الإبلاغ عنها من طرف عدة أشخاص.



تروريسم و تلاش ديوانه وار براي دستيابي به قدرت و ناديده گرفتن مرزهاي ملي نقاط اشتراک آخوندها و داعش
نشر في الوطن يوم 05 - 10 - 2016


جنگ بر سر حقيقت اسلام
مريم رجوي
بحران تروريزم و استبداد تحت نام اسلام بيش از هميشه جامعه مسلمانان و جامعه جهاني را به‌چالش کشيده است.افزون بر جنايتهاي مستمر در عراق و سوريه و يمن، کشتارهاي بي‌رحمانه در نيس و نرماندي فرانسه در جولاي، انفجار در کنار حرم نبوي در چهارم همان ماه ، و کشتار 12 ژوئن در اورلاندو آمريکا وکشتار 22 مارس در بروکسل پايتخت بلژيكو ... ريشه‌داري و استمرار خطري را که به اين شهرها و ساير شهرهاي جهان ضربه ميزند، تأييد کرد.
مطالعهاين حملات در چارچوب واقعي آن که مخاصمات جاري در خاورميانه نيز در آن قرار دارد، نتائج عميق‌تري به‌دست مي‌دهد:‌ اين وقايع برآمدهاي جهان‌‌بيني هولناک و مهاجمي است که موازين خدايي را به نام دفاع از دين زيرپا مي‌گذارد،به اعمالي كه با هر معياري قتل عام محسوب مي‌شود، جنبه ديني و ايماني مي‌بخشد و با ستايش از راه و رسم ‌اعصار تاريک تاريخ بشر، آن را برترين ارزش مي‌شمرد.
معتقدان اين جهان بيني خود را مسلماناني مي‌پندارند که به‌گونه‌يي انحصاري حاملان يك دين برحق‌اند و بقيه مردم، از جمله ساير مسلمانان، يكسره در باطل‌اند و بايد يا نابود شوند يا تحت سلطه قرار گيرند.
آن‌ها با همين تلقي به آيه‌هاي قرآن و سنت‌هاي پيامبر اسلام به نحوي كه توجيه‌كننده اعمال‌شان باشد، تمسک مي‌جويند و آييني را كه در استبداد و خشونت و تكفير و نابرابري و زن‌ستيزي خلاصه مي‌‌شود، اسلام معرفي مي‌كنند.
آيا اين اسلام است يا برداشت وارونه از اسلام؟
اجبار يا آزادي؟
از آغاز كه حضرت محمد پيامبر اسلام (ص) مردم را به پذيرش يگانگي خدا دعوت مي‌كرد، به آن‌ها گفت اين براي رستگاري شماست و خدا در قرآن گفت پيامبربراي باز كردن‌ِ زنجير از دست و پاي مردم آمده است‏
پيش از او حضرت عيسي گفت: يكديگر را دوست داشته باشيد همان طور كه خدا شما را دوست مي‌دارد.‏
و پيش از او حضرت موسي مردم را به ديني فراخواند كه فرزندان زمين را اعضاي يك خانواده و ملت‌ها و اقوام گوناگون را شاخه‌هاي درخت آدميت دانسته است.
پس همه ما به عنوان فرزندان ابراهيم برادران و خواهران يكديگريم. آنچه در روابط ميان انسان‌ها اصالت دارد، كينه‌توزي، استبداد و بهره‌كشي نيست، بلكه آزادي و رحمت و يگانگي است.
براي يک دوره طولاني، البته حاكمان و نيروهاي ستمگر، آيه‌هاي قرآن را به ارتجاعي‌ترين صورت‌ها تفسير كرده بسياري پيرايه‌هاي جعلي به اسلام بسته‌اند، اما پيام حقيقي اسلام پابرجا مانده است.
در اين كشاكش، دو اسلام سراپا متضاد به رويارويي با يكديگر پرداخته‌اند:
يكي اسلام استبدادي ديگري اسلام آزادي
يكي اجبار و فريب، ديگري بر اساس انتخاب آزادانه و آگاهانه
و يکي گرايش به‌گذشته و مدافع قوانين و روابط اجتماعي هزاره‌هاي پيشين و ديگري مدافع ارزش‌هاي جهان‌شمول انساني و آزادي‌طلبانه.
و يكي بر اساس درك مكانيكي و قشري‌گرايانه و ديگري بر اساس ديناميزمي كه به نصوص قرآن و روح رستگاركننده اسلام پايبند است.
بنيادگرايان براي توجيه اجبارهاي ديني مدعي‌اند که دامنة‌ آزادي در اسلام محدود مي‌شود و پس از پذيرش اسلام، هر مسلماني بايد به اجبارهاي مورد ادعاي آن‌ها گردن بگذارد. حال‌‌آن‌که جزء‌ به‌جزء اعمال و شعائر اسلام وقتي از منظر اسلامي صحيح است که با رضايت و اختيار آدمي باشد. تعاليم اسلام هر مسلماني را به اجتهاد فرا مي‌خواند.
بنيادگرايان اسلامي گام‌هاي مقدماتي اسلام درجهت رفع ستم و خشونت و نابرابري را دستورهاي ابدي و تغيير‌ناپذير تلقي مي‌كنند و پس از گذشت 1400 سال اصرار مي‌كنند كه جهان بشري بايد در همان نقطه درجا بزند. در حالي كه اين گشودن راهي از جانب اسلام بود كه بايد در آن بشر گام‌هاي ديگري بردارد تا رحمت خدا و آزادي حقيقي انسان تحقق يابد.

پاورقي: ( استفادهازواژهبنيادگرايان – وشايدمتعصبين –بياناساسقراردادن ”اصلواصول”وپاكسازيدينازاعتقاداتدروغينمشابهدرطولتاريخاست )
پاورقي: اجتهاد : تفسير هر آنچه مجاز به آن در قران از سوي عالمان با صلاحيت است. بر اساس اين تفسير، دانشمندان ديني و جامعه شناسان مي بايد شيوه ها و ضوابط اسلامي متناسب با شرايط زمان را بيابند
روزگاري كه زنان نه تنها از حق مالكيت، بلكه از حقوق اقتصادي به كلي محروم بودند. اسلام در نخستين گام حق مالكيت را براي زنان به رسميت شناخت و مقرر كرد كه بايد به اندازه نصف مردان سهم‌الارث ببرند. اين دستور آغاز رفع نابرابري بود نه نصف كردن ابدي حقوق زنان.
در عصر بربريت كه مردم به‌خاطر يك قتل، تمام افراد يك قبيله را از سر انتقام‌جويي كشتار جمعي مي‌كردند، اديان توحيدي «قصاص» را مقرر كردند که مجازاتي درست به‌اندازة‌ جنايت واقع شده بود اين گشودن راهي براي محدود كردن مجازات‌ها و محترم شمردن جان خانواده و قبيله عامل جنايت بود نه دستوري براي قساوت.
در روزگار برده‌برداري، اسلام كفاره بسياري گناهان را آزادي بردگان قرار داد. اين سمت‌گيري آشكاري بود براي الغاي تدريجي برده‌داري نه غيرازآن.
وانگهي بنيادگراياني كه بدون توجه به سمت‌گيري حقيقي قرآن به آيات آن استناد مي‌كنند، چرا تصريحات خود قرآن را ناديده گرفته‌اند؟
در سوره آل عمران آيه هفت قرآن به روشني مي‌گويد آياتي از اين كتاب محكمند كه مادر كتابند، و آيات ديگري متشابه‌اند. اما «كساني كه در دلهايشان كجي و لغزش است، به دنبال آنچه متشابه است روان مي‌شوند». مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ "فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ...".
محكمات آيه‌هاي مربوط به اصول ثابت و اساسي نظير يگانگي خدا، اعتقاد به روز رستاخيز، برابري انسان‌ها با يكديگر و اصل مسئوليت انسان است.
در حالي كه آيات متشابه عمدتاً مربوط به دستورات اجتماعي و اقتصادي و روش‌ها و راهبردهاي تحقق ارزش‌هاي انساني و اجتماعي است. اين روش‌ها با شرائط زماني و جغرافيايي در ارتباط است و متناسب با پيشرفت زمانه تكامل و تغيير پيدا مي‌کند. آنچه مهم است اين دستورات و روشها در زمان خود يعني 1400 سال پيش، از روشها و سنتها و استانداردهاي موجود در پيشرفته ترين جوامع آن زمان و به طريق اولي از وضعيت موجود در شبه جزيره عربستان كه محل ظهور اسلام است، بسا پيشرفته تر بوده و پيام آور يك انقلاب عظيم اقتصادي و اجتماعي در آن روزگار بوده است.
قران در برسميت شناختن تغيير روشها و دستورات اجتماعي و اقتصادي از اين هم پيش تر رفته است. قران در طول 23 سال بتدريج به پيامبر اسلام وحي شده است. بسياري از دستوراتي كه در سال هاي اول آمده است متناسب با پيشرفت جامعه مسلمانان در سالهاي آخر نزول وحي و حيات پيغمبر تغيير كرده است. در سوره‌ بقره، آمده است: «هر حکمي را نسخ يا متروک مي‌کنيم، بهتر يا مانند آن را مي‌آوريم» "مَا نَنسَخْ مِنْ آيَةٍ أَو نُنسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِّنْهَا أَو مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِير".
در سورة‌ نحل صحبت از احکامي است که به‌جاي احکام ديگر آورده مي‌شود. وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَّكَانَ آيَةٍ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُواْ إِنَّمَا أَنتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ
نخستين پيشواي شيعيان، علي(ع) تصريح مي‌كند كه در قرآن بيان شده است که «برخي امور در زمان خود واجب بوده‌اند اما پس ازآن زايل و منتفي شده‌اند». "بَيْنَ وَاجِب بِوَقْتِهِ، وَزَائِل في مُسْتَقْبَلِهِ"
با اين‌همه بنيادگرايان بادستاويز قرار دادن آيه‌هاي قرآن و برداشت سطحي از آن با اهداف و انگيزه هاي سياسي و نيز با تكيه بر آنچه تحريف‌كنندگان وارد اسلام كرده‌اند، مرتكب بسياري تبهکاري‌ها مي‌شوند.
جدا از احكامي كه در قرآن اشاره شده، ساير احكام كه حجم عمده شريعت آخوندي را تشكيل مي‌دهد، نه در زمان پيامبر اسلام نه در سال‌هاي پس از او وجود نداشته، بلكه در قرن‌هاي بعد توسط فقيهان آن زمان تدوين شده است. حال وقتي كه خود قرآن بر نسخ پديده‌ها و جايگزيني نو با كهنه تأكيد مي‌كند، چرا بايد دستورات فقيهان هزار سال پيش غيرقابل تغيير باشد؟ چرا مسلمانان نبايد اين احكام را نقد كنند و قوانيني متناسب با پيشرفت زمانه جايگزين آن سازند؟
و چرا بايد از احكامي پيروي كنند كه بسياري از آن‌ها مدافع ستم و نابرابري است و به همين جهت، ضد اسلامي است ؟
راستي كه بدون درك ديناميك از قرآن و اسلام، لاجرم هر برداشتي از اسلام وارونه است و بايد قاطعانه مردود شناخته شود.‏
اعتقادات مشترک بنيادگرايان
از آخوندهاي تهران كه پدرخوانده داعش‌اند تا شبه‌نظاميان نيرويقدس در عراق، يا حزب‌الله لبنان و بوكو حرام و داعش همه از اسلامي دم مي‌زنند كه رودرروي حقيقت اسلام است.
همه آن‌ها با وجود نام‌ها و ظواهر مختلف‌ اعتقاد مشتركي دارند كه پيروي از شريعت ارتجاعي و اجراي افراطي آن است. اين شريعت در وجوه گوناگوني نظير دين اجباري، حكومت استبدادي، زن ستيزي، تكفير، بي‌اعتباري اصول اخلاقي و اسلامي خود را نشان مي‌دهد.
1. دين اجباري وقتي كه خميني و آخوندهاي پيرو او با سركوب قيام‌كنندگان انقلاب سال 57 حكومت خود را برقرار كردند، آيين عقب‌مانده خود را با شعار «حزب فقط حزب‌الله» تحميل مي‌كردند و زنان را با شعار «يا روسري يا توسري» سركوب مي‌كردند، سپس به‌ضرب اعدام و شكنجه و ارعاب، مردم را به مراعات قوانين ‌دين اجباري وادار كردند.
سه دهه بعد كه گروه داعش كار خود را آغاز كرد، شعار اصلي‌اش اين بود كه« شريعت الهي هرگز اجرا نخواهد شد مگر به زور سلاح» حال آن كه هرچيز كه از سر اجبار و اكراه باشد، با ذات دين مغاير است و چنان كه قرآن گفته است: «لااكراه في‌الدين».
آنچه هم كه براي ايمان‌آورندگان به اسلام واجب ديني محسوب مي‌شود، نظير نماز و روزه، چنانچه داوطلبانه و از روي قصد قربت انجام نشود، صحيح نيست.
2.تشكيل حكومت استبدادي بنيادگرايان در پي برقراري يك استبداد موحش تحت نام اسلام‌اند؛ با عنوان‌هاي متنوعي مانند ولايت فقيه، دولت اسلامى يا خلافت. آن‌ها ادعا مي‌كنند كه چون براي اجراي احكام اسلام برخاسته‌اند، در به‌كارگيري سركوب و آزادي‌كشي مجازند. حال آن كه استبداد، نافي اسلام است. خدا به پيامبرش در قرآن گفته است:« تو فقط يادآوري‌کننده‌‌يي نه كسي كه بر آ‌نها مسلط و مراقب باشي‏». فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ، لسْتَ عَلَيهِم بِمُسَيطِر سوريه الغاشية آيات 21 و22
دو سند بسيار مهم ديدگاه حقيقي اسلام نسبت به رفتار حاکمان با مردم را تا حدي ترسيم مي‌کند:
نخست، نامه عمر بن الخطاب خليفه دوم(586 644 م) به اهالي بيت‌المقدس که در سال 636 م. پس از تصرف بخشي از امپراتوري روم شرقي توسط مسلمانان، نوشته شده است: « اين امان‌نامه‌اي است که بنده خدا عمر، امير مؤمنان، به اهل ايليا داده است. به آنان در جان، مال، کليساها و صليب‌هايشان و سالم و دردمندشان و ديگر مردمي که در آنند امان مي‌دهد. کسي در کليساي آنان سکونت نخواهد کرد و آن را ويران نخواهد ساخت. نه از کليسا نه از اطرافش، نه از صليبشان و نه از اموالشان چيزي کاسته نخواهد شد. کسي آنان را ناچار به ترک دين و آيينشان نمي‌کند. به هيچ‌کس از ايشان زياني نخواهد رسيد ... هر کس از آنان که از بيت‌المقدس بيرون آيد تا رسيدن به جايگاهي امن بر جان و مال خويش در امان خواهد بود. هر کس از ايشان هم که در شهر بماند در امان است...». تاريخ طبري بخش سوم چاپ بيروت
دوم، نامه علي بن‌ابيطالب خليفه چهارم و نخستين پيشواي شيعيان(518 661 م) به مالک اشتر پس از انتصاب او به حکمراني مصر :«... مهرباني و خوشرفتاري و نيكوئي با رعيت را در دل خود جاي ده و مبادا نسبت به ايشان مثل جانور درنده بوده خوردنشان را غنيمت داني كه مردم دو دسته‌اند يا با تو برادر ديني‌اند يا در آفرينش مانند تواند...
بايد برگزيده‌ترين وزيران نزد تو وزيري باشد كه سخن تلخ حق به تو بيشتر گويد, و كمتر تو را در گفتار و كردارت كه خدا براي دوستانش نمي پسندد بستايد ...
بايد انديشه تو در آبادي زمين از انديشه در ستاندن خراج بيشتر باشد, زيرا ماليات به دست نمي آيد مگر به آبادي, ... پس اگر ماليات‌‌دهندگان شكايت كنند از سنگيني آن... به ايشان تخفيف بده به اندازه اي كه اميدواري كار آنان درست و نيكو شود .. و لشگريان خود را از ( جلوگيري) مردم بازدار تا سخنران ايشان بي لكنت و گرفتگي زبان و بي ترس و نگراني سخن گويد
من از پيامبر بارها شنيدم كه مي فرمود هرگز امتي پاك و آراسته نگردد كه در آن امت حق ناتوان بي لكنت و ترس و نگراني از توانا گرفته نشود». نهج البلاغه امام علي نامه 53
3. تروريسم و جنون قدرت‌طلبي تحت عنوان جهاد آنچهامروزبنيادگرايانتحتنام «جهاد»يا «جهاديسم»ارائهميکنندچيزيجزتروريسموقساوتنيست. مفهومجهاددرقرآنشوريدنعليهظلماستکهحتيدربيانيهجهانيحقوقبشرنيزبرسميتشناختهشدهاست. قرآن به كساني اجازه جهاد داده است كه تحت ستم قرار مي‌گيرند و كشته مي‌شوند يا از وطن‌شان رانده مي‌شوند. سورة الممتحنة، اية 8 : "لا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ.
يعنيحقآنهابرايايستادندرمقابلظلمرابرسميتميشناسد. سلطه‌جويي امروز آخوندها در سوريه و عراق و لبنان و يمن يا تلاش گروه داعش براي گرفتن زمين‌ها و چاه‌هاي نفت چه ربطي با چنين مبارزه‌يي دارد؟
در نظر آن‌ها مسلمان‌هاي مخالف حاكميت ولايت يا خلافت و غيرمسلمان‌هايي كه تن به سلطه آن‌ها نمي‌دهند، مهم‌ترين هدف‌هاي اين به اصطلاح جهادند.
كساني كه مدعي جهاد با دشمنان خدا هستند، چرا با بشار اسد و خامنه‌اي در آشتي و همزيستي‌اند اما مردم بي‌سلاح را در سالن كنسرت يا مرکز قطار به رگبار مي‌بندند؟
آيا لشکرکشي ملاهاي ايران به سوريه و قرباني كردن صدها هزار نفر زن و مرد و كودك سوري و آواره كردن بيش از نيمي از ملت اين کشور جهاد است؟
4. نفي مرزها اعتقاد مشترك ديگر بنيادگرايان نفي مرزهاي ملي و تلاش براي تسخير كشورهاي ديگر است. گروه داعش امروز بخش‌هايي از عراق و سوريه را زير عنوان دولت اسلامي تصرف كرده براي تسخير ساير كشورها فراخوان مي‌دهد. اما عنوان دولت اسلامي چيزي است كه سه دهه پيش خميني در وصيت‌نامه خود مطرح كرد و خواستار آن شد كه« يک دولت اسلامي با جمهوريهاي آزاد و مستقل» تشكيل شود. در قانون اساسي حکومت کنوني ايران نيز دولت مؤظف به كوشش پيگير شده است«تا وحدت سياسي، اقتصادي و فرهنگي جهان اسلام را تحقق بخشد». (اصل 11 قانون اساسي جمهوري اسلامي)
ملاها براي حفظ قدرت خود در ايران، هميشه تلاش کرده‌اند در کشورهاي مسلمان منطقه نفوذ کنند. جنگ ايران و عراق که به‌دليل اصرار خميني هشت سال طول کشيد و باعث کشته شدن يک ميليون ايراني شد، و سلطه کنوني ملاها بر بخش‌هايي از عراق و لبنان نمونه‌هايي از اين سياست است. اين توسعه طلبي ارتجاعي كه به‌بهاي ريختن خون‌هاي ناحق و ويراني‌هاي دهشتناک صورت مي‌گيرد، برخلاف تعاليم اسلام است.
5. زن‌ستيزيپايين آوردن شأن او ... از ديگر مشتركات عام و بارز بنيادگرايان زن ستيزي است. يعني اعمال نابرابري و خشونت عليه زنان، سلب آزادي ‌ها و حقوق ابتدايي آن‌ها، حذف زنان از مديريت و رهبري نهادهاي سياسي و اجتماعي، و درجه دو تلقي كردن زنان كه همه با دستاويز قرار دادن اسلام صورت مي‌گيرد. حال آن كه اسلام هنگام طلوع خود نقش پيشتازانه‌يي در گشودن راه آزادي و برابري زنان داشته است. ازجمله، در همان زمان، صدها تن از زنان به‌بيعت‌کنندگان با پيامبر ارتقا يافته و براي ياري کردن به‌پيامبر در امور سياسي واجتماعي و نظامي مسئوليت پذيرفته بودند. (ابن سعد الطبقات الكبري نامه هفتم)
در قرآن بر برابري همه انسان‌ها، اعم از زن و مرد، تأكيد شده و پويايي اسلام و قرآن، همه احكامي را كه به نحوي برابري زن و مرد را انكار كند منسوخ كرده است.
6. تكفير چه خميني چه داعش و امثال آن‌ها، تكفير را براي سركوب و حذف مخالفان و مشخصاً مقابله با مخالفان شريعت آخوندي به‌كار مي‌برند.
حكم خميني براي قتل‌عام زندانيان سياسي در سال 1988، مهم‌ترين نمونه تكفير در تاريخ معاصر است. وي در حكمي با دستخط خود ادعا كرد كه اعضاي مجاهدين « به هيچ‌وجه» به اسلام معتقد نيستند و در زندان‌هاي سراسر كشور به اعدام محكوم‌اند. براثر اين حكم، ظرف چند ماه سي هزار زنداني سياسي كه بيشتر اعضاي مجاهدين بودند، اعدام شدند. اما به گواهي آيات قرآن و سنت‌هاي پيامبر، روح اسلام با بردباري و پذيرش اختلاف‌ها و تفاوت‌هاي ميان انسان‌ها و گروه‌ها و پيروان عقايد و مذاهب گوناگون سرشته است.
در آيه 87 سوره بقره، خداوند به تندي تكفيركنندگان را نكوهش مي‌كند كه تكبر مي‌ورزند و گروهي را تكذيب مي‌كنند و گروهي را مي‌كشند. أن الله يلعن الذين يستكبرون على غيرهم فيبعدون بعضهم ويقتلون بعضهم الآخر.
7. دگماتيزم در فرعيات، ناديده‌انگاري در اصول انساني يكي از اعتقادات رسواي همه بنيادگرايان كه از بيان آن ابايي هم ندارند، بي‌اعتبار شمردن اصول اخلاقي، انساني و اسلامي براي دستيابي به هدف به‌ويژه براي حفظ قدرت و حكومت است.
آنهابه‌گونه‌ييافراطيدرامورجزييوفرعيبي‌انعطاف‌اندودگماتيسمبهخرجمي‌دهندامادرآرمان‌هاواصولپايه‌يياسلامبهاقتضايمنافعخود،تاحدناديده‌انگاريآن،بدعتميگذارند.
خميني، پيش از آن كه به حكومت برسد، كتاب خود به نام «حكومت اسلامي» دست زدن به كشتار جمعي براي حفظ حكومت يا آن‌چنان كه خودش نوشته «قطع ريشه بسياري از طوائف مفسده‌انگيز مضر براي جامعه‏» [روح الله خميني كتاب حكومت اسلامي 1971] را مباح شمرده است. در سال‌هاي حاكميت نيز مي‌گفت:« ولي فقيه ”مي‌تواند با رعايت مصلحتي كه خود تشخيص مي‌دهد، از اقامه نماز، روزه، حج … جلوگيري نمايد و خانه مؤمن را خراب كرده و همسر او را طلاق دهد». آنگونه كه در روزنامه ”رسالت” وابسته به دولت در 20 اوت 1988 آمده است.
ديديم كه به خاطر حفظ قدرت جنگ ويرانگر با عراق را به مدت هشت سال ادامه داد و يك ميليون كشته بر مردم ايران تحميل كرد.
گروه داعش كه امروز بي‌محابا به كشتار انبوه دست مي‌زند، از همين روش پيروي مي‌كند كه ارزش و اعتباري براي اصول انساني و اخلاقي قائل نيست.
راستي مگر اديان توحيد‌ي براي مقيد كردن انسان به رعايت حدود انساني و اخلاقي نيامده‌‌اند؟
آيا از ده فرمان موسي تا همه آنچه عيسي و محمد گفته‌اند براي مهار روح تجاوزگري و زياده‌خواهي و ستمگري نوع بشر نيست تا راه آزادي و كمال فردي و اجتماعي او گشوده شود؟
پس چگونه بنيادگرايان خود را مجاز ديده‌اند كه به هر قساوتي دست بزنند و نام اسلام را بر آن بگذارند؟
شگفتا كه بنيادگرايان، در تمام نسخه‌هاي شيعي و سني‌شان، خود را مدافع موازين اسلامي و اخلاقي جا مي‌زنند و براي اعمال خشونت‌هاي ناموجه که آن‌را به‌دروغ «حدود اسلامي» توصيف کرده‌اند، بسا كه دست و پا بريده و چشم از حدقه درآورده‌اند و زنان را با سنگدلي تمام سنگسار كرده‌اند. حال آن كه در اين عصر هيچ‌كس بيشتر از همين جماعت موازين خدايي و اسلامي را زيرپا نگذاشته‌ است. به‌کلام قرآن، « از مردم، کسانى هستند که گفتار آنان، در زندگى دنيا مايه اعجاب تو مى‏شود؛ و خدا را بر آنچه در دل دارند گواه مى‏گيرند. (در حالى که) آنان، سرسخت‏ترين دشمنانند. و هنگامى که به حاكميت مي رسند تمام تلاش خود را بكار ميگرد تا در زمين فساد كنندو حرث و نسل را نابود سازند». . آنگونه كه در آيه 204 من سورة بقرة آمده : "وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللّهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَام" . و در آيه 205 : "وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللّهُ لاَ يُحِبُّ الفَسَادَ".

اعتقادات ما
حقايق پيش‌گفته، براي جنبش ما صرفاً يك بحث نظري نيست. بلكه موضوع مبارزه دشواري است كه از پنج دهه پيش تاكنون با بهايي بس خونين توسط مجاهدين خلق ادامه دارد.
سرگذشت مجاهدين، تاريخچه شورش‌هاي نظري و عملي مستمر عليه بنيادهاي ارتجاع مذهبي است.
سازمان مجاهدين خلق ايران با سابقه ترين و بزرگترين سازمان مسلمان مخالف با ديدگاههاي افراطي از اسلام در خاورميانه است. اين سازمان در سال 1965 تاسيس شد و از همان بدو بنيانگذاري به يک تلاش نظري براي درک حقيقت اسلام و كنار زدن برداشتهاي جزم و دگماتيکاز اسلام, اشتغال داشت. مجاهدين موفق شدند ديدگاههاي معتبر اسلام در مورد آزادي, حقوق بشر, عدالت اجتماعي, برابري جنسي، حقوق اقليت‌هاي قومي و مذهبي و ساير مسائل مبتلابه جامعه را بشناسند و تدوين کنند.
نقطه نظري که بنيانگذار مجاهدين، محمد حنيف‌نژاد اعلام کرد، انقلابي در انديشه اسلامي است. او گفت جبهه بندي واقعي ميان با خدايان و بي‌خدايان نيست. بلکه جبهه بندي ميان کساني است که سرکوب و ستم مي‌کنند با مردم تحت سرکوب و ستم
اين نقطه‌نظر گسست قاطعي ميان درک سنتي و جامد از اسلام با حقيقت اسلام ايجاد کرد و مرز عبورناپذيري ميان مجاهدين و اسلام دمكراتيك با اسلام ارتجاعي استوار ساخت.
بر اين اساس امروز هم ما فرقه‌گرايي و دعواهاي مذهبي را رد مي‌كنيم. ما مي‌گوييم دعوا نه ميان شيعه و سني است، نه ميان مسلمان و مسيحي و نه ميان مردم و فرهنگ خاورميانه با مردم و فرهنگ غرب. بله، جنگي ميان تمدن‌ها در کار نيست؛‌ بلكه كشاكش اصلي ميان استبداد و بنيادگرايي است با دمكراسي و آزادي و مردمي كه طالب آزادي‌ و پيشرفت‌اند.
ما بر اين باوريم كه آيات قرآن به اندازه كافي در اين امر تاكيد دارد كه پيروان تمامي اديان با هم در حقوق سياسي و اجتماعي وحتي عقيدتي برابرند و براي مثال به آيه هاي زير اشاره ميكنيم:
- إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَالَّذِينَ هَادُواْ وَالصَّابِؤُونَ وَالنَّصَارَى مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وعَمِلَ صَالِحًا فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ {المائدة/69}
- آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَمَلآئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ {البقرة/285}
وَقَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِم بِعَيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَيْنَاهُ الإِنجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ {المائدة/46}
شناخت درست از راه عمل مناسب
ساير گام‌هاي بزرگ مجاهدين در مبارزه نظري و عقيدتي عليه ارتجاع مذهبي، به همين اندازه مهم است:
در شرائط حاكميت فرهنگ سنتي بر اكثريت جامعه ايران، مجاهدين با شجاعت بسيار، و رو در روي آخوندهاي مرتجع با استناد به قرآن آية 69 از سورة عنكبوت َالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ " گفتند برخورداري از فهم درست از اسلام در گرو شركت در مبارزه براي تغيير جامعه است و اين چيزي است كه آخوندهايمرتجع كه توجيه‌گر جنايات رژيم هاي حاكم هستند، فاقد آن هستند.
مجاهدين برخلاف آخوندها كه دستاوردها و نظريه هاي علمي مانند تكامل حيات و تكامل اجتماعي را در تعارض با درك عقب مانده خود از قران و اسلام مي بينند، اين نظريه‌‌ها را منطبق با چارچوب‌هاي جهان‌بيني و انسان شناسي قران و اسلام مي‌دانند و ظهور انبيا و اديان بزرگ ازجمله اسلام را از بزرگ‌ترين ديناميزم‌هاي تكامل اجتماعي در طول تاريخ مي‌دانند. اين همان مباحثي است كه مسعود رجوي بعد از انقلاب ضد سلطنتي تدريس مي‌کرد و به‌نوشته روزنامه فرانسوي لومونددر تاريخ اول مارس 1980 : « يکي از وقايع بسيار مهمي که نبايد در تهران از دست داد، دروس فلسفة‌ مقايسه‌يي است که آقاي مسعود رجوي هر جمعه بعدازظهر تدريس مي‌کند و حدود 10 هزار نفر در دانشگاه شريف به آن گوش فرا مي‌دهند».
ديگر اين كه مجاهدين به تئوري «ديناميزم قرآن» روي آوردند‏ که همانا اسلوب فهم صحيح اسلام است. اين اسلوب، با الهام از گوهر معتقدات اسلام، صلاحيت قانون‌گذاري عرفي را تأييد مي‌کند و بر شريعت بنيادگرايي, كه نقش‌ويژه‌اش به بند كشيدن آزادي جامعه است، خط بطلان مي‌کشد.
مجاهدين هم‌چنين با الهاماز اصل آزادي فکر و انتخاب در معتقدات اسلامي و قرآني براي دفاع از آزادي و حاكميت مردم قيام كردند و گفتند هر آنچه برپايه استبداد و انكار رأي آزادانه مردم است، با اسلام بيگانه است. ابتکار مقاومت ايران كه به تلاش براي لغو حکم اعدام فرا خوان ميدهد که نمونه‌ نادري در کشورهاي اسلامي است، پشتوانه عملي همين ديدگاه است.
در همين راستا، مجاهدين، در برابر ولايت فقيه به‌پاخاستند. آن‌ها با پرداخت بهايي سنگين، قانون اساسي آخوندها را كه در محور آن ولايت فقيه قرار دارد رد كردند و فريبكاري آخوندها كه خود را نماينده خدا بر روي زمين معرفي مي‌كنند، مردود شناختند.
آن‌ها هم‌چنين به مبارزه طولاني و عميقي براي برابري زن و مرد دست زدند و به استناد قرآن و سنت پيامبر و پيشوايان اسلام نشان دادند كه انكار حقوق و آزادي برابر زنان مغاير پيام حقيقي اسلام است. اين اعتقاد به‌گونه‌يي عيني بر ساختار جنبش مقاومت اثر گذاشته و زنان در رهبري اين جنبش و ساير سطوح تصميم‌گيري نقش تعيين‌کننده يافته‌اند.
و سرانجام، راهگشايي بزرگ ديگر مجاهدين، نفي و لغو هرگونه حكومت ديني و يا هرگونه امتياز و تبعيض مبتني بر دين است. حمايت از اين اصل، نمي‌توانست جديت و تأثيري پيدا كند، مگر اينكه يك نيروي مسلمان، ابتكارِ آن را برعهده بگيرد. مسعود رجوي در برنامه شوراي ملي مقاومت ايران و دولت موقت در سال 1981 تصريح نمود :« اگرچه حقايق علمي و فلسفي وايدئولوژيك هيچگاه تابع راي گيري دمكراتيك نيستند، اما درقلمرو اداره ي سياسي كشور، اجتماع عقايد ونظريات مختلف در يك چارچوب واحد امكان ناپذير است مگر اينكه همگان بپذيرند كه مشروعيت سياسي شان مقدمتا بگونه اي دمكراتيك از بوته آزمايش ” نظر سنجي و انتخاب عمومي ” عبور كند» . مسعود رجوي افزوده است :« به اعتقاد ما مسلمانان، الغاء تبعيضات سياسي واجتماعي درميان تمام آحاد ملت، به هيچوجه بمثابه صرفنظر كردن از حقانيتي كه براي اسلام راستين محمدي قائليم نيست. بعكس، اسلام ما دقيقا برخلاف خميني مستغني از آنست كه هرگونه حقانيت و مشروعيت خود را از راه اجبار و اكراه به كرسي بنشاند. به عبارت ديگر ما عميقا معتقديم كه شكوفايي واقعي اسلام در عدم استفاده از هرگونه تبعيض و امتياز و اجبار سياسي و اجتماعي ميسر است».
در دفاع از اين اصل، ما به‌رويارويي با دين اجباري و اجبارديني برخاسته‌ايم. آيا اين اصل به‌معناي تقليل دادن يا تجديد نظر کردن در معتقدات اصيل اسلامي است؟ نه‌، به‌عکس، منظور پافشاري بر روح حقيقي اسلام است ..
آيا منظور از اين فراخوان اين است که در جامعه آزاد شده از ديکتاتوري، هيچ فرد يا گروهي نبايد به‌نام اسلام فعاليت کند؟ خير منظور اينست كه هم‌چنان‌كه در طرح شوراي ملي مقاومت آمده است منشا مشروعيت قدرت حاکم صندوقهاي راي است و هيچ‌كس به‌خاطر اعتقاد يا عدم اعتقاد به يك دين هيچ امتياز يا محروميتي نخواهد داشت. كما اين‌كه در برگيرنده تضمين آزادي مذهبي است يعني چه مسلمانان چه پيروان ساير اديان، به‌دور از هرگونه نابرابري، درفعاليت‌ مذهبي خود آزادند. پيامبر اسلام در منشوري که در سال يازدهم هجري در مدينه تدوين کرد، گفت:« يهود با مسلمانان مانند يک ملت و امت هستند، (با اين تفاوت) که يهود پيرو دين خود و مسلمانان هم تابع دين خود».
آنچه ما مي گوييم خط بطلان کشيدن بر استبداد زيرپرده است. حرف ما چکيده يک تجربه بزرگ تاريخي يعني تجربه شکست ديکتاتوري ديني در ايران است. ما برآنيم که بنياد تفرقه افکني به نام شيعه يا به‌نام سني را براندازيم. سوء استفاده از مذهب براي منافع قدرت‌پرستانه ديگر نبايد ادامه پيدا کند.
مريم رجوي


انقر هنا لقراءة الخبر من مصدره.